پانیاپانیا، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره
داداشیداداشی، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره
زندگی من و بابازندگی من و بابا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

شیرین گندمک من

دو تا خط

    وای باورم نمی شه تا رفتم تست خریدم و برگشتم هزارتا فکر خورد به سرم همش داشتم فکر می کردم برات چی بنویسم. همش داشتم فکر می کردم اتو رو از برق کشیدم یا نه تا رسیدم خونه اول رفتم سراغ اتو  بعدش یه لیوان یه بار مصرف . بعدش دستشویی پاکت تست رو بد باز کرده بودم . بعدش با دندون و به زحمت بازش کردم اولش فقط یه خط نا امیدانه داشتم پا می شدم که یه خط داشت خود نمایی می کرد  کم کم پر رنگ و پر رنگ تر شد خدایا باورم نمی شد پر رنگ پر رنگ شد نی نی اومده بود بستنی چوبی من اومده بود از دستشویی پریدم بیرون و زنگ زدم به زن عمو اشکم جاری شد بعدش هم به هاجر و اکرم اس دادم . باهاشون حرف ز...
23 اسفند 1393

هیجان

کلی هیجان دارم چهار روزه که خبری از اسمشو نبر نیست. این دفعه دیگه نه تست خریدم نه تقویم دائم دستم بود. می خوام برم تست بخرم.  داداشی رفته مهد و بابا هم رفته بیرون. بلافاصله بعد از تست میام خبرشو بهت می دم. یعنی توی دلمی؟   ...
23 اسفند 1393

باز هم دعوت نامه

دیروز باز هم دعوت نامه برات پست کردیم. تا ببینم این ماه مصلحت خدا چی می شه؟ اگر چه این ماه شرایط چندان مناسبی ندارم اول از همه این که چند روز پیش یه دندون درد خفیف داشتم که پی گیری نکردم دوم خونه تکونی سوم اینکه چند روز که یه سوزش و خارش بدی افتاده به جونم که نگو
7 اسفند 1393
1